*** عرشیا ***

پایان 29 ماهگی + سفرنامه یزد

سلام خوب من . شیرین زبون مامان ... نمی دونم چه جوری از خاطراتت ماهانه ات بنویسم که وقتی مرد شدی بدونی که چه روزهای قشنگی دوران کودکیت داشته ای.           عزیزم بعضی مواقع حرف هایی می زنی که من می مونم که این حرفهای بامزه را از کجا یاد گرفتی.چند روز پیش یه دفعه منو صدا کردی و گفتی مامان نگاه رنگین کمان .... واقعا رنگین کمان بود.به گمانم معنی رنگین کمان را از شبکه پویا می دونستی . وروجك شيطون من ، همه فعل ها را درست بيان ميكني اما چند از كلمات برات سخته مثل   کنترل تلویزیون ، كه به اون(کنکولول) می گی  به تصادف ،(تفادص ) به ليوان (ويلان ) ...
7 ارديبهشت 1395
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به *** عرشیا *** می باشد