پایان 29 ماهگی + سفرنامه یزد
سلام خوب من . شیرین زبون مامان ... نمی دونم چه جوری از خاطراتت ماهانه ات بنویسم که وقتی مرد شدی بدونی که چه روزهای قشنگی دوران کودکیت داشته ای. عزیزم بعضی مواقع حرف هایی می زنی که من می مونم که این حرفهای بامزه را از کجا یاد گرفتی.چند روز پیش یه دفعه منو صدا کردی و گفتی مامان نگاه رنگین کمان .... واقعا رنگین کمان بود.به گمانم معنی رنگین کمان را از شبکه پویا می دونستی . وروجك شيطون من ، همه فعل ها را درست بيان ميكني اما چند از كلمات برات سخته مثل کنترل تلویزیون ، كه به اون(کنکولول) می گی به تصادف ،(تفادص ) به ليوان (ويلان ) ...
نویسنده :
مامان عرشیا
7:35
عکسای آتلیه عرشی
سلام عکسای آتلیه عرشی را بالاخره پیداش کردیم و میذاریمش!!!!!!!!!!! ...
نویسنده :
مامان عرشیا
20:11
عکسهای جدید عرشی کوچولو
سلام با عکسهای جدید عرشی کوچولو با یه غیبت طولانی مدت برگشتیم.تو این مدت بابایی درگیر یه معده درد شدید بودش و همش بیمارستان و دکتر بودش اینجا فروشگاهه شهرکه ما همداریم گلها را یه نیگاهی کنیم بریم هزارتایی کار داریم واللاااااااااااااا این عکسها مربوط به باغ انار و سیب عمه مامانی جونمه ...
نویسنده :
مامان عرشیا
14:12